اللهم عجل لولیک الفرج
پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم
تا از تو میسرایم، گُل میشود دهانم
معنای آدمیت، فهم شکفتن توست
اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم!
فوّارهی خروشی، ای آه سرمهای رنگ!
با روزهی سکوتت، آتش مزن به جانم
با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند
از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم
بیرون شو ای همایون، از پشت پردهی غیب
تا در سه گاهِ مستی، شوریدهتر بخوانم
شاعر: علیرضا قزوه
منبع