Tag Archives: امام حسین علیه السلام

منظر چشم من بود، نقشه کربلای تو

جز نفسی که از غمت، سینه پر آه می‌کنم
هر نفسی که می‌کشم، عمر تباه می‌کنم

نیست به غیر مهر تو، مایه رو سپیدیم
من که ز کار زشت خود، نامه سیاه می‌کنم

گرچه منم سیاهی لشگر پر شکوه تو
تا تو نگاه می‌کنی، کار سپاه می‌کنم

تا که شدم به کربلا، جذبه تو چو کهربا
چهره ز درد هجر تو، زرد، چو کاه می‌کنم

سبزه باغ و شبنمش، جلوه گل فزون کند
گریم اگر به پای تو، کار گیاه می‌کنم

گر ندهی پناه جز عاشق پاک خویش را
پس به که روی آورم، من که گناه می‌کنم؟

رحمت واسعه توئی، نعمت دائمه توئی
عاقبت ای امید من، سوی تو راه می‌کنم

روی نیاز من به تو، مهر نماز من ز تو
ای که ز داغ حسرتت، سینه پر آه می‌کنم

منظر چشم من بود، نقشه کربلای تو
سیر نمی‌شوم از آن، هر چه نگاه می‌کنم

از غم ماه علقمه، اشک (حسان) فرو چکد
شب چو به یاد او نظر، جانب ماه می‌کنم

شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان)

ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ، ﺍﺯ کرﺑﻼ‌ ﺑﮕﻮ …


کربلا, حرم امام حسین علیه السلام
برای مشاهده در اندازه اصلی روی تصویر کلیک نمایید

 
ﺗﻔﺴﯿـﺮ ﻋﺸــﻖ، ﺩﺭﺱ ﺍﻟﻔﺒـــﺎﯼ ﮐﺮﺑـــﻼ‌ﺳﺖ
ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ، ﺧﻀـﺮ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺻﺤـﺮﺍﯼ ﮐﺮبـــﻼ‌ﺳﺖ

ﺑﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻮﺭﺵ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ
ﻧﯿـــﻞ ﻓـــﺮﺍﺕ ﺗﺸﻨﻪ ﻣﻮﺳـــﺎﯼ ﮐﺮﺑـــﻼ‌ﺳﺖ

ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﻋﺮﺵ ﺭﻓﺖ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭﮔﻔﺖ
ﻋــﺮﯾﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ، ﻣﺴﯿﺤــﺎﯼ ﮐﺮﺑـــﻼ‌ﺳﺖ

ﺑﺎﯾـــﺪ ﻋﻠـــﯽ ﺷـــﻮﺩ ﺯﮐﺮﯾـــﺎﯼ ﮐﺮﺑـــﻼ‌
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻧﯽ ﺳـﺮ ﯾﺤﯿــﺎﯼ ﮐﺮﺑـــﻼ‌ﺳﺖ

ﻣﺠﻨـــﻮﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﭼﻪ ﭼﺸـــﻢ ﻫﺎ
ﺩﻧﺒـــﺎﻝ ﺭﺩّ ﻣﺤﻤـــﻞ ﻟﯿـــﻼ‌ﯼ ﮐﺮﺑـــﻼ‌ﺳﺖ

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳـﺎﻝ ﺍﺯ ﺷﻬــﺎﺩﺗﺶ
ﺧﻠﻘﺖ ﻫﻨــﻮﺯ ﻣــﺎﺕ ﻣﻌﻤّـــای ﮐﺮﺑـــﻼ‌ﺳﺖ

ﺍﯼ ﺑﺎ ﺧﺒــﺮ ﺯ ﺳـــﺮّ ﻣﻌﻤــﺎ ،ﺷﻤـــﺎ ﺑﮕـﻮ
ﺍﯼ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥِ ﻧﺎﺣﯿـﻪ ،ﺁﻗــﺎ ،ﺷﻤـــﺎ ﺑﮕـﻮ

ﺁﻫﯽ ﺑﮑﺶ، ﺑﻪ ﺑــﺎﺩ ﺑــﺪﻩ ﺩﻭﺩﻣـــﺎﻥ ﻣـــﺎ
ﺷﻌﺮﯼ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻣـــﺎ

ﺻﻤﺼــﺎﻡ ﺍﻧﺘﻘـــﺎﻡ ﺧـــﺪﺍ ﺻﺒـــﺮﻣﺎﻥ ﺩﻫﺪ
ﯾﮏ ﺷﺐ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺸﻮﯼ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻣـــﺎ

ﺗـــﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑـــﺰﻥ، ﺍﺯ کربلا ﺑــﮕـﻮ
ﺑﺮﮔﺮﺩ ﭼﺎﺭﺩﻩ ﺳــﺪﻩ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺯﻣـــﺎﻥ ﻣـــﺎ

ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗـﻮ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺶ «ﻧﺎﺣﯿﻪ»
ﺍﯾﻦ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺩ ﻓـــﺪﺍﯾﺶ ﮐﺴﺎﻥ ﻣـــﺎ

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺿﻪ ﻫـــﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻟﺴـــﻼ‌ﻡ ﻫﺎﺵ
ﻟﮑﻨﺖ ﮔﺮﻓﺘــﻪ ﺍﺳﺖ ﺳـــﺮﺍ ﭘﺎ ﺯﺑـــﺎﻥ ﻣـــﺎ

ﺷﺄﻥ ﻧﺰﻭﻝ ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺧــوﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﺩ ﺑﮕــﺬﺭﺩ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺨـــﻮﺍﻥ ﻣـــﺎ

ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﻘﺘـﻞ، ﻋﺎﺯﻡ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﻧﯿـــﺰﻩ ﻫﺎﺳﺖ
ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﺩﻟﻢ …ﺳﻨـﺪﺵ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎﺳﺖ

ﺁﻗـــﺎ ﻧﻮﺷﺘـﻪ ﺍﻧـــﺪ ﮐﻪ ﺟــﺪﺕ ﮐﻔﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮔﯿــﺮﻡ ﮐﻔﻦ ﻧﺒـــﻮﺩ، ﭼﺮﺍ ﭘﯿـــﺮﻫﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ!

ﺍﺯ ﭘـــﺎﯾﮑﻮﺏ ﺍﺳـﺐ ﺳــﻮﺍﺭﺍﻥ ﺷﻨﯿـــﺪﻩ ﺍﻡ
ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻧﯿـــﺰﻩ، ﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﭘﯿﭽﯿـــﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺧــﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﻋﻄــﺶ
ﺩﺍﻏﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺟﮕﺮ ﺧﻮﺩ،ﺣﺴﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﺍﻧﮕﺸﺘــﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧـﻮﺩﺵ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑــﻮﺩ ﮐﻮ؟
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻫﯿـﭻ ﻭﻗﺖ ﻋﻘﯿــﻖ ﯾﻤــﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻗﺎﺗﻞ ﻭ ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﺧﯿﻤﻪ ﻫﺎ
ﻫﻤــﺮﺍﻩ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ، ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺯﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﺣﻖ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺳﺖ،ﺷﺎﻡ ﻭ ﺳﺤﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ
ﺟﺎﯼ ﺳـﺮﺷﮏ ﺧﻮﻥ ﺟﮕﺮ، ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ…

شاعر: علی عباسی

در را باز کن؛ حسان


حسین منی و انا من حسین
برای مشاهده در اندازه اصلی روی تصویر کلیک نمایید

 
خسته دل، از رنج هجرانیم، در را باز کن
هر که هستیم از محبّانیم، در را باز کن

لطف و احسان بر ضعیفان، عادت دیرین توست
مستمند و، بس پریشانیم، در را باز کن

بارگاهت باب رحمت، کربلایت جنت است
تا به کی در پشت در مانیم؟ در را باز کن

زندگی دور از تو، زندان است ما را یا حسین
سال‌ها در کنج زندانیم، در را باز کن

بسته شد این راه اگر، راه گنه مسدود نیست
ما همه محتاج غفرانیم، در را باز کن

بار سنگین گناهان، پشت ما را خرد کرد
خسته دل، افتان و خیزانیم، در را باز کن

جز حریم پاک تو، ما را نباشد ملجأی
گرچه بس آلوده دامانیم، در را باز کن

گر فراق تو، مجازات گنه کاری ماست
حالیا دیگر پشیمانیم، در را باز کن

ای که هستی همچو احمد «رحمهٌ للعالَمین»
تا که سهم خویش بستانیم، در را باز کن

ای طبیب دردمندان، ای پناه بی کسان
بی کس و محتاج درمانیم، در را باز کن

میزبان عالم امکان، تو هستی یا حسین
راه را بگشا که مهمانیم، در را باز کن

رمز«یا زهرا» در فتح المبین بر ما گشود
یار و پشتیبان قرآنیم، در را باز کن

چون گدایان دیده بر درگاه تو دارد (حسان)
مستحقِ جود و احسانیم، در را باز کن

شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان)
منبع

درون قالب شش گوشه یک غزل دارد

صلی الله علیک یا ابا عبدالله

هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد

خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد

به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت “احلی من العسل” دارد

چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد

بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد

شاعر: سیّد حمیدرضا برقعی
منبع

سخنان رهبر انقلاب در مورد اربعین در سال ۱۳۶۶

کلیپ سخنرانی رهبر انقلاب در مورد اربعین سید و سالار شهیدان که در خطبه‌های نماز جمعه در ۲۴ مهرماه سال ۱۳۶۶ بیان شده است.


لینک دانلود (۹٫۸۱ مگابایت)
 
فقط یک جمله در باب اربعین عرض کنم؛ آمدن اهل‌بیت حسین‌بن علی(علیه السلام) به سرزمین کربلا، که اصل این آمدن مورد قبول هست، اما سال اول یا دوم بودن آن معلوم نیست، فقط برای این نبود که دلی خالی کنند یا تجدید عهدی بکنند؛ آنچنان که گاهی بر زبان‌ها جاری می‌شود. مسأله از این بسیار بالاتر بود. نمی‌شود کارهای شخصیتی مثل امام سجاد(علیه السلام) یا مثل زینب کبری(سلام الله علیها) را بر همین مسائل عادی رایج ظاهری حمل کرد، باید در کارها و تصمیمات شخصیت‌هایی به این عظمت در جست‌وجوی رازهای بزرگتر بود. مسألۀ آمدن بر سر مزار سیدالشّهدا(علیه السلام)، در حقیقت امتداد حرکت عاشورا بود. با این کار خواستند به پیروان حسین‌بن علی(علیه السلام) و دوستان خاندان پیغمبر و مسلمانانی که تحت تأثیر این حادثه قرار گرفته بودند تفهیم کنند این حادثه تمام نشد؛ مسأله با کشته شدن، دفن کردن و اسارت گرفتن و بعد رها کردن اسیران خاتمه پیدا نکرد؛ مسأله ادامه دارد.به شیعیان یاد دادند اینجا محل اجتماع شماست؛ اینجا میعاد بزرگی است که با جمع شدن در این میعاد، هدف جامعۀ شیعی و هدف بزرگ اسلامی جامعۀ مسلمین را باید به یاد هم بیاورید. تشکیل نظام اسلامی و تلاش در راه آن حتی در حد شهادت، آن هم با آن وضع! این چیزی است که باید از یاد مسلمانان نمی‌رفت و خاطرۀ آن برای همیشه زنده می‌ماند. آمدن خاندان پیغمبر، امام سجاد(علیه السلام) و زینب کبری(سلام الله علیها) به کربلا در اربعین به این مقصود بود.

عطر سرخ

ای من فدای اکبر رعنا و اصغرت
این شور و شوق چیست که افتاده در سرت؟

با این شتاب سوی کجا می‌روی؟ مرو!
قدری بمان حسین! تو را جان مادرت…

بعد از تو خاک بر سر این خاک بی‌وفا
جانم! چگونه تاب بیارم که پیکرت…

این کربلاست؟ یا که حرایی دوباره است؟!
پیغمبری! که معجزه‌ات خون حنجرت

تنها نه من که هر که تو را دیده بی‌دل است
دیدم که نی، نوا شده از صوت دلبرت

خورشیدِ ماهتابی و ماه از تو روسفید…
خورشید، روسیاه شد از ماهِ منظرت

تو آبروی آبی و آب از تو شرمسار
تعظیم کرده اشک اگر در برابرت

عشقت تمام قاعده‌ها را بهم زده است…
وقتی که شاه می‌شود از عشق، نوکرت

«در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست»
من کربلا ندیده‌ام امّا ز ساغرت…

مستم چنان که هیچ نمی‌فهمم… العطش!
میخانه‌ام کجاست؟! ضریح مطهّرت!

تورات سرخ! حضرت انجیل! هل اتی!
عالم معطّر است از آیات پرپرت

شاعر:‌ رضا احسان‌پور
منبع

فیلم حضور معلولین در پیاده‌روی اربعین

عشق به آقا اباعبدالله نه پیر و جوان می‌شناسد و نه قوی و ضعیف. دو فیلم زیر که مربوط به پیاده‌روی اربعین در سال گذشته است مرد و دختر بچه‌ای را نشان می‌دهد که بدون اینکه توانایی راه رفتن داشته باشند، در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کنند.

[video  flv=”http://hosseiniye.wetr.ir/wp-content/uploads/2013/12/arbaeein-1.flv” preload=”none”][/video]
لینک دانلود (حجم ۲٫۳ مگابایت)

[video  flv=”http://hosseiniye.wetr.ir/wp-content/uploads/2013/12/arbaeein-2.flv” preload=”none”][/video]
لینک دانلود (حجم ۲ مگا بایت)

با تو نبود مرا نیازی به کسی
در هر نفسم فقط توام هم نفسی
امروز اگر خسته شدم عیبی نیست
فردای قیامتم تو فریاد رسی

نوحه باسم کربلایی برای اربعین؛ تزورونی اعاهدکم

پیاده روی اربعین

نوحه معروف باسم کربلایی برای اربعین به همراه متن عربی و ترجمه فارسی:


لینک دانلود

متن عربی و ترجمه فارسی را در ادامه مطلب مشاهده کنید.
Continue reading

کنار قدم‌های جابر … / مداحی میثم مطیعی برای اربعین

پیاده‌روی اربعین
مداحی میثم مطیعی برای اربعین:

لینک دانلود

متن شعر:

کنار قدم‌های جابر/سوی نینوا رهسپاریم

ستون‌های این جاده را ما/ به شوق حرم می‌شماریم

شبیه رباب و سکینه/برای حرم بیقراریم

ازین سردی و سختی راه/به شوق تو باکی نداریم

فدایی زینب/هوادار عشقیم

اگرکه خدا خواست/بزودی دمشقیم

لبیک یابن الحیدر

قَطَعنا الیک الصَّحاری/الا یا امیر الفرات

أضِفنا فانّا ضیوفک/اضِف هؤلاء المُشاه

نَسیرُ الیک نهاراً/و نَحلُمْ بک فی اللیالی

نَعُدُّ الخُطى و العلامات/و نبکیک حتى الوصال

نسیل کَنهرٍ/یا بحر المَعالی

بصَخرٍ و سدٍّ/اَبد لانُبالی

لبیک یابن الحیدر

وُلِدنا على حبّ حیدر/ إذن لانخاف المَخاطِر

و نَفدیک بالقلب و الروح/ و لیس فقط بالحناجر

و الحمدلله صِرنا/ بلطفک شعباً أبیا

سنمشی الى القدسِ یوماً/ مع المسلمین سَویا

سلامٌ على الشام/ کَرَمزِ الصُّمود

و قدس و بحرین/ اسیرِ القیود

لبیک یابن الحیدر

 

ترجمه:

ای امیر نهر فرات! به سوی تو بیابان‌ها را پشت سر گذاشتیم

میزبانی کن از ما که ما میهمانان توایم

میزبانی کن از این خیل پیاده

روزها به سوی تو گام برمی‌داریم

و شب‌ها رویای تو را می‌بینیم

قدم‌ها و علم‌های جاده را می‌شماریم

و تا زمان رسیدن بر تو گریه می‌کنیم

همچون رود جاری می‌شویم

ای دریای بزرگی‌ها!

و به هیچ صخره و سدّی

اهمیت نمی‌دهیم و اعتنا نمی‌کنیم

 

بر عشق و محبت علی به دنیا آمدیم

به خاطر همین است که از خطرها نمی‌ترسیم

ما با دل و جان مان فدای تو می‌شویم

نه فقط با حنجره‌هایمان

خدا را شکر که به لطف تو

امّتی آزاده و ستم ناپذیر شدیم

روزی همراه با همه ی مسلمانان

به سوی قدس پیاده خواهیم رفت

درود بر شام

به عنوان نماد و مظهر مقاومت

و درود بر بحرین و قدس

که اسیر بند هستند